دهها سال است که متفکران و صاحبنظران در حوزه توسعه، به دنبال نسخهای مناسب برای توسعهیافتگی ایران هستند؛ اما وضعیت موجود کشور نشان میدهد همه نسخههای تجویز شده ناکارآمد بوده و عملاً گرهی از مشکلات باز نکرده است. اگرچه تا پیش از انقلاب اسلامی گامهایی به سوی بهبود اوضاع اقتصادی و مدرنیزاسیون ایران برداشته شد؛ اما با قدرت گرفتن جمهوری اسلامی، روند توسعه در این کشور متوقف شد و آرزوی توسعهیافتگی به دل مردم و فعالان اقتصادی بر جای ماند. در این مقاله کوتاه دو مانع اصلی در مسیر توسعه ایران طی چهار دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است
عدم مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی
مشروعیت سیاسی یکی از مهمترین ملزومات حکومتها برای اتخاذ تصمیمات راهبردی و کلان برای پیشرفت و توسعه جوامع محسوب میشود. تجربه نشان میدهد یک حکومت بدون مشروعیت کافی قادر به اقناع جامعه برای انجام کارهای بزرگ در سطوح ملی و فراملی نیست
جمهوری اسلامی به دلیل دارا بودن ماهیتی ایدئولوژیک و عدم به خرج دادن تسامح و تساهل در برخورد با گروههای مخالف و شهروندان خود، به مرور زمان مشروعیتش را از دست داده و به یک نظام سیاسی غیر دموکراتیک تبدیل شده است. در این نظام نامشروع و غیر دموکراتیک قطعاً خبری هم از آزادیهای مدنی نیست. آزادی آنچنان که آمارتیاسن، اقتصاددان هندی تبار میگوید، پیشزمینهای مهم برای توسعه کشورها محسوب میشود
فساد سازمانیافته
فساد اقتصادی یکی از شاخصههای اصلی برای شناخت و درک ماهیت جمهوری اسلامی است. اگرچه وجود ساختار معیوب سیاسی-اداریِ رژیم ایران زمینه را برای فساد سازمانیافته فراهم آورده است؛ اما وجود درآمدهای سرشار نفتی طی سالهای گذشته عامل مهم دیگر رشد اختلاسها در این کشور بوده است. بنا بر گزارش «سازمان شفافیت بینالملل» ایران در میان ۱۸۰ کشور جهان در رتبه ۱۴۸ فساد اقتصادی قرار دارد
اوایل شهریور امسال محمدرضا یزدی، فرمانده سپاه تهران بزرگ اذعان کرده بود که «مجموع اختلاسها در ایران طی یک دهه گذشته حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان بوده است.» این فقط آن بخشی از اختلاسهایی است که مقامات جمهوری اسلامی به آن اعتراف میکنند. بیتردید ارقام فسادهای مالی که از جمله موانع رشد و توسعه در ایران به شمار میآید، بسیار بزرگتر است
بر اساس آمارهای وزارت امور اقتصاد و دارایی ایران، جمهوری اسلامی از اول انقلاب تا پایان سال ۱۳۹۶ خورشیدی، ۱۳۳۷ میلیارد دلار درآمد نفتی به دست آورده است. این رقم معادل مبلغی است که چینیها از دهه هفتاد میلادی به کمک آن کشورشان را توسعه دادند و به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شدند
رژیم ایران با توجه به کسب درآمدهای نفتی و غیرنفتی هنگفت و داشتن فرصت کافی، میتوانست عملکرد به مراتب بهتری در زمینه توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد؛ اما راهبرد اشتباه، تصمیمهای غلط این رژیم و نبود حاکمیت قانون، ایران را از مسیر توسعه خارج کرده است