اوضاع اقتصادی ایران روزبهروز پیچیدهتر میشود و جمهوری اسلامی برای شرایط جدید، هیچ برنامه تازهای ندارد. اقلام غذایی مردم به طور لحظهای گرانتر میشوند و مستأجران نیز از نرخ اجارههای بالا وحشتزدهاند. رئیسجمهوری که اساساً شرایط بحرانی کنونی را انکار میکند و درِ رژیم علی خامنهای هم همچنان بر پاشنه «مقاومت» میچرخد؛ اما تاوان این بیخیالی و توهم سیاسی رژیم را میلیونها شهروندی میدهند که خواهان ادامه وضع موجود نیستند
بسیاری از مشکلات اقتصادی که این روزها به کابوس مردم تبدیل شده، ریشه در این دارد که جمهوری اسلامی ایدئولوژی خود را مقدم بر امور مهم کشور میداند. به احتمال زیاد برای رهبران جمهوری اسلامی مهم نیست که امسال برای سومین سال متوالی رشد اقتصادی ایران منفی است و قطعاً برایشان اهمیتی هم ندارد که ریال جزء بیارزشترین پولهای جهان شده و نرخ دلار به حدود ۳۰ هزار تومان رسیده است
برای خامنهای و همقطاران او مهم جبهه مقاومت در برابر آمریکا و حفظ آبرو از راه مذاکره نکردن اهمیت به مراتب بالاتر از معیشت مردم دارد؛ مردمی که از وقتی دست چپ و راستشان را میشناسند در تحریم به سر میبرند و یک روز آرام در جهنم اقتصادی-سیاسی که جمهوری اسلامی ساخته است، ندیدهاند
بسیاری از ناظران بر این باورند که شرایط کنونی ایران چه در حوزه سیاست و اقتصاد و چه در زمینه مسائل اجتماعی بحرانی است. بحران، شرایطی است که در آن انگارههای انسان با واقعیتهای خارجی تطابق ندارد و به همین خاطر نمیتواند راهحلی متناسب با مشکل پیدا کند.
آنچه در افکار خامنهای، روحانی و دیگر سران رژیم ایران میگذرد نیز هیچ همخوانی با واقعیتهای خارجی و جریانهای سیاسی و اقتصادی روز ندارد. تقدم ایدئولوژی جمهوری اسلامی بر اقتصاد و امور مهم کشور نیز ناشی از همین عدم همخوانی انگارههای ذهنی رهبران این رژیم با واقعیتهاست
بر همین اساس، نهادهای حکومتی و مدیریتی نیز که برنامههای خود را حول محور اهداف و راهبردهای اصلی جمهوری اسلامی تدوین و تنظیم کردهاند، اولویتی برای مشکلات اساسی مردم و کشور قائل نیستند و قرار هم نیست پاسخگوی مردم باشند
در سایه چنین ساختار سیاسی که به خودکامگی بسیار نزدیک است، مردم در جایگاه رعیت و رهبران نظام در مرتبه کدخدا قرار دارند؛ بنابراین، در این ساختار سیاسی، شانه خالی کردن از مسئولیتها، خلاف خواسته مردم عمل کردن و فسادهای کلان مالی به یک امر بدیهی و طبیعی مبدل و اعتراض هرکسی با استفاده از ایجاد ترس، زور، زندان و اگر لازم باشد با اعدام به خاموشی مطلق کشیده میشود
صرفاً با جو رُعب و وحشت است که میتوان میلیونها شهروند ایرانی را در برابر تورم ۴۱ درصدی، دلار ۳۰ هزار تومانی، بیکاری ۱۶ درصدی و مسکن با قیمت نجومی ساکت نگاه داشت. این در حالی است که سران رژیم میتوانند با تغییر انگارههای ذهنی خود و دست زدن به پارادایمشیفت سیاسی، بسیاری از مشکلات و بحرانها را حل کنند؛ اما فعلاً با هر روشی که رفتار جمهوری اسلامی را تحلیل کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که این رژیم کمر به قتل اقتصادی مردم بسته و حاضر به کوتاه آمدن از مواضع اشتباه خود نیست
مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش در گزارشی اعلام کرد که ایرانیها از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ بیش از یک سوم قدرت خرید خود را از دست دادهاند. این یعنی حتی ذرهای از ۳۵۰ میلیارد دلار درآمد نفتی که در این مدت به دست آمده و ۱۵۰ میلیارد دلار پول آزادشده پس از توافق هستهای به سفره مردم اضافه نشده که هیچ، یک چیزی هم از این سفره به سرقت رفته است
بااینهمه، چیزی که تاکنون مردم لمس کردهاند، مشکلات بزرگ و بحرانهای اقتصادی بوده است؛ اما جمهوری اسلامی با اصرار بر سیاستهای اشتباه خود، اقتصاد ایران را وارد فاز تازهای کرده و قصد تأسیس کُره شمالی دیگری را دارد