![](https://dreamlandtv.tv/wp-content/uploads/2020/11/ww-1024x576.jpg)
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران چندی پیش در یک اظهار نظر خود گفت «سند راهبری ایران و چین» پس از نهایی شدن در دسترس افکار عمومی قرار خواهد گرفت. عباس موسوی برای کاهش حساسیتها سعی کرده از لفظ «قرارداد» استفاده نکند و حتی منکر عنوان «معاهده» برای روابط ۲۵ ساله با چین شود
موضوع قرارداد ۲۵ ساله ایران با چین طی ماه های گذشته در صدر اخبار رسانههای فارسیزبان قرار داشته است. حساسیت افکار عمومی نسبت به این قرارداد به شدت افزایش یافته و مردم خواهان انتشار بندهای آن هستند؛ اما حکومت صراحتاً اعلام کرده است تا این قرارداد را «نهایی» نکند، بندی از آن را منتشر نخواهد کرد
این در حالی است که ناظران میگویند معاهدهنامهها و قراردادهای راهبردی با کشورهای خارجی باید قبل از نهایی شدن و امضای آن، به اطلاع مردم برسد. بااینحال، برخی مقامات ارشد رژیم از جمله عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گفتهاند جزئیات این قرارداد را منتشر خواهیم کرد؛ اما وقتی به تائید دو طرف رسید
با وجود اینکه برخی مقامات حکومت ادعا میکنند قرارداد ۲۵ ساله با چین تعهدی برای ایران ایجاد نمیکند، معلوم نیست پنهانکاری آنها به چه دلیل است؛ برای مثال، محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی روز شنبه ۲۱ تیر امسال با حضور در یک برنامه تلویزیونی اظهار داشت که این سند هنوز نهایی نشده و نمیتوانیم در خصوص ابعاد آن صحبت کنیم
غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم درباره این قرارداد به طور سربسته اظهاراتی را مطرح کرده است که نشان میدهد پنهانکاریهای رژیم به شکل سازمانیافتهای از بالا هدایت میشود. او گفته است قرارداد با چین محصول «پیام خاص» و «فرستاده خاص» رهبر جمهوری اسلامی به چین است
به نظر میرسد مخفیکاری سران نظام در رابطه با این قرارداد که حالا به «ترکمنچای دوم» معروف شده، به تصمیم در سطوح کلان حاکمیت مرتبط است. هسته سخت قدرت به رهبری علی خامنهای که از توافق هستهای با غرب به شدت سرخورده شده، حالا در راهبرد جدید خود که مبتنی بر «نگاه به شرق» است، به دنبال راهی تازه برای بقای خود در نظم بینالملل میگردد
هدف و خواسته جمهوری اسلامی از راهبرد نگاه به شرق چیزی جز تضمین حیات سیاسی-اقتصادیاش نیست. این توقع رژیم ایران، همپوشانی گستردهای با سیاست بینالمللی کشورهای این بلوک به ویژه چین دارد. سیاست نوین چین خیلی هم پیچیده نیست؛ این کشور با بودجه چند صد میلیارد دلاری در پی احیای جاده ابریشم است و در این طرح قصد دارد با سرمایهگذاریهای کلان در کشورهای ورشکستهای همچون ایران، آنها را تحت نفوذ خود درآورد. این کشورهای ورشکسته که نیاز مبرمی به پول دارند، به سادگی نخواهند توانست از زیر بار دِین چینیها خارج شوند؛ بنابراین، از دیدگاه دولت چین، سرمایهگذاریهای کلان در کشورهای ضعیف آسیایی به ویژه کشورهای خاورمیانه راهی مطمئن برای ایجاد نظم نوین اقتصادی با هدف به چالش کشیدن آمریکا و عقب راندن این ابرقدرت است
از سوی دیگر، به نظر میرسد رژیم ایران با انعقاد قرارداد بلندمدت با چین دو هدف مهم را دنبال میکند؛ نخست اینکه اقتصادش را در برابر ضربههای سخت تحریم مقاوم سازد و دوم نیز خودش در برابر خطرات نظامی ایالاتمتحده آمریکا بیمه کند. چین میتواند این دو هدف را تا حدودی برای جمهوری اسلامی محقق کند؛ اما در مقابل، این رژیم به دلیل نفوذ بیگانگان با چالشی به نام خشم عمومی روبهرو خواهد
قطعاً ایرانیها انسانهایی نیستند که با حضور نظامیان چینی در خیابانها و کارگران آنها در طرحهای صنعتی به سادگی کنار بیایند. مردم اگر هم زورشان نرسد که مخالفتهای خود را عملا نشان دهند، خشم خود را نگه میدارند و در زمان و فضای مناسب آن را تخلیه میکنند؛ چهبسا صفحات تاریخ مملو از واکنشهای مردم به حکومتهای خودکامه و خودرأی در ایران است