افزایش مشارکت زنان در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همواره با مانع بزرگی به نام ایدئولوژی مذهبی جمهوری اسلامی روبرو بوده است. در طی چهار دهه گذشته محدودیت‌ها برای

ورود زنان به عرصه‌های مختلف به‌قدری فراوان بوده است که کوچک‌ترین پیشرفت و ایجاد تغییر کوچک، به‌مثابه یک انقلاب در حوزه زنان به‌حساب آمده است. جمهوری اسلامی نیز که همواره در این زمینه مورد انتقاد محافل داخلی و بین‌المللی قرار دارد، تلاش می‌کند وضعیت مشارکت زنان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را مساعد جلوه دهد

هم‌اکنون حدود نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل می‌دهند؛ اغلب آن‌ها از نسل‌های بعد از انقلاب ایران هستند و افکاری ترقی‌خواهانه دارند. آن‌ها هیچ‌گاه نپذیرفته‌اند که در اسارت ایدئولوژی جمهوری اسلامی بمانند و کنیز دست‌به‌سینه مردسالاران این رژیم باشند؛ چراکه خواهان پیشرفت‌های فردی و جمعی هستند و این خواسته در تضاد با ساختارهای جمهوری اسلامی و نظریه ولایت مطلقه فقیه است

آمارها نشان می‌دهد حدود ۶۰ درصد ظرفیت دانشگاه‌ها در تصرف دختران جوانی قرار دارد که جمهوری اسلامی همه راه‌های پیشرفت را بر آنان مسدود کرده است. عده زیادی از این دختران تحصیلات خود را به پایان رسانده‌اند و منتظر موقعیتی برای وارد شدن به بازار کار و اثرگذاری بر سرنوشت خود و کشور هستند؛ اما نگاه زن‌ستیزانه حکومت و تعصبات فرهنگی در جامعه موانع بزرگ آنان و توسعه‌یافتگی حوزه زنان محسوب می‌شوند

پس از انقلاب سفید (انقلاب شاه و مردم) در دوران پهلوی دوم، زنان امید زیادی برای ترقی و توسعه پیدا کردند. به‌واقع در آن دوران پیشرفت زنان در عرصه‌های مختلف مثال‌زدنی بود؛ چراکه با تغییرات صورت گرفته، زنان به بسیاری از حقوق خود دست پیدا کردند و برای نخستین بار در تاریخِ چند هزار ساله ایران آن‌ها هم‌پای مردان عنان سرنوشت کشور را به دست گرفتند؛ اما به‌یک‌باره سایه شوم رژیم آخوندی بر کشور گسترانده شد و همه مناسبات اجتماعی و سیاسی را بر هم زد و دستاوردهای عظیم حوزه زنان یک‌روزه از بین رفت

اکنون زنان ایرانی به تحولات دیگر کشورها که می‌نگرند بیش‌ازپیش حسرت آزادی‌های قبل از انقلاب را می‌خورند. حتی کشوری مانند عربستان که انتقادهای زیادی به آن وارد است، در یکی دو سه سال اخیر دست به چنان تغییر و تحولاتی در حوزه زنان زده که شگفتی همگان را در پی داشته است. آن‌ها به این نکته که زنان یک بال توسعه اقتصادی و سیاسی هستند، پی برده‌اند و برای توسعه همه‌جانبه نمی‌خواهند فرصت حضور زنان را در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی را از دست بدهند. نابرابری جنسیتی مهم‌ترین عامل بازدارنده برای شاخص توسعه انسانی هر کشور محسوب می‌شود. ازاین‌رو محمد بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی تلاش می‌کند در قالب برنامه چشم‌انداز ۲۰۳۰ این نابرابری را کاهش دهد و زمینه را برای نقش‌آفرینی زنان در جامعه عربستان فراهم آورد. به نظر می‌رسد امروزه ایران هم نیازمند افراد و مدیرانی است که ارزش های جهان مدرن را باور دارند؛ چراکه توسعه، نیازمند افرادی با تفکر توسعه‌یافته است

به نظر می‌رسد جامعه زنان ایرانی بیش از هر چیزی نیاز به سیاست‌گذاران و دولتمردانی دارد که فارغ از نگاه متعصبانه و مردسالارانه به حوزه زنان توجه کنند. نخستین قدم برای توسعه حوزه زنان و سپردن مسئولیت‌های مهم به آنان، وجود اشخاص بلندنظر و افرادی با فکر توسعه‌یافته بر مسندهای مهم دولتی است؛ افرادی که مردان را بالاتر از زنان در نظر نگیرند و به همان اندازه که به مردان بها می‌دهند، حامی زنان هم باشند. البته نباید فراموش کرد که در همه کشورهای توسعه‌یافته که نابرابری جنسیتی در پایین‌ترین سطح قرار دارد، این خود زنان بوده‌اند که برای احقاق حقوق خود تلاش کرده‌اند؛ بنابراین آگاهی زنان از حقوق خود و استفاده از راه‌هایی که منتهی به تحقق خواسته‌هایشان می‌شود، دو مؤلفه مهمی هستند که زنان باید به آن‌ها توجه کنند